نشر در عصر دیجیتال
تکنولوژی دیجیتال همه شیوه زندگی و نگرشهای فرهنگی ما را عوض کرده است. از جمله مفهوم نشر و ویراستاری را.
تصورش را میکردید روزی به شما بگویند میتوانید فوری در زمره نویسندگان یک دایرهالمعارف در بیایید و تعدادی از مدخلهای آن را بنویسید. این همان کاری است که الان میتوانید بکنید. به سایت ویکیپدیا بروید، به عنوان کاربر ثبت نام کنید، مقالهای درباره نویسنده مورد علاقهتان، شهرتان یا هر موضوعی که دوست دارید، بنویسید و به این دایرهالعمارف آنلاین اضافه کنید. نوشته شما بلافاصله منتشر میشود. البته ممکن است بالای مقاله شما از طرف مدیران ویکیپدیا درباره اشکالات نوشته شما به خوانندگان توضیحاتی داده شود. هر روز صدها مقاله از این دست و به این شیوه به ویکیپدیا اضافه میشود. البته دیگران میتوانند مقاله شما را حک و اصلاح کنند، همان طور که شما میتوانید مدخلهای دیگر را اصلاح کنید.
پیش از ویکیپدیا، اگر کسی چنین ایدهای را با شما در میان میگذاشت، احتمالاً میگفتید دیوانه است. به نظر میرسد که به این شیوه، سنگ روی سنگ بند نمیشود. آخر نویسنده مطلب کیست؟ چه صلاحیتی دارد برای نوشتن آن مطلب، آیا کسانی که آن را ویرایش میکنند غرض و مرضی ندارند، و دهها سوال دیگر از این دست. امّا امروز کار از طرح پرسش گذشته است. در واقعیت، حاصل این فکر بکر (واقعاً بکر)، هزارها مقاله خوب است که میلیونها نفر از آن استفاده میکنند.
آیا این مقالات قابل اعتمادند؟ چه از نظر صحت اطلاعات و چه از نظر مواضع اعتقادی نویسندگان؟ ویکی پدیا روشهایی برای کنترل محتوای مقالهها دارد که برای گریز از درازگویی وارد آنها نمیشویم، امّا پاسخ این پرسشها این است که با توجه به نحوه تولید این مقالات، آنها را با احتیاط بخوانید. دربست آنها را قبول نکنید. با منابع دیگر مقایسه و چِک کنید. تصورش را بکنید که نویسنده مطلبی که میخوانید یکی مثل خود شماست. امّا این چیزی که در ابتدا عیب ویکیپدیا به حساب میآید، در واقع حُسن آن است. تقدسزدایی از دانش کتابی و دایرهالمعارفی. مگر چیزهایی که در کتابهای چاپی و دایرهالعارفها نوشته میشوند از غرضورزی خالیاند؟ امّا گویی انتشار آنها در کتابهای بزرگ، با جلدهای زرکوب و پرهیبت، و اقتدار نامها و عنوانهای دانشگاهی نویسندگان، آنها یک جور آن ها را در برابر چون وچراها و امّاواگرها محافظت می کند. ویکی پدیا در عین حال که حجم عظیمی از دانش به درد بخور و معلومات لازم تولید میکند و در اختیار همگان قرار میدهد، خواهناخواه، ماهیتاً، مروج نسبیگرایی و شکگرایی است و طرز فکر انتقادی را گسترش میدهد.
اگر ویکیپدیا مفهوم ویراستاری محتوایی را دگرگون میکند و آن به کاری جمعی با سازوکار مشارکتی که با توجه به امکانات اینترنت طراحی شده است تبدیل میکند، کلِّ اینترنت اساساً مفهوم ویراستاری و نشر را دگرگون کرده است. شما میتوانید هر آن چیزی، از چند خط درد دل گرفته تا یک مجموعه داستان تا مقالهای درباره سیاست، بنویسید و همان آن، آن را منتشر کنید. به عبارت دیگر آن را بگذارید در جایی در شبکه مجازی که به لحاظ نظری برای هر کس که مایل باشد قابل دسترسی است. اینکه در واقعیت چه تعداد علاقه نشان خواهند داد مطلب شما را بخوانند، بحث دیگری است. امّا اگر پیگیر باشید و انگیزه داشته باشید، میتوانید به تدریج مشتری پیدا کنید. آیا کسی مطالب شما را ویراستاری میکند؟ کسی یکدست بودن رسمالخط مطالبتان را کنترل میکند؟ نه، ویراستاری در کار نیست. هم اکنون میلیونها وبلاگ و سایت شخصی به این شیوه نوشته و منتشر میشوند. هیچ اشکال مهمی هم در ارتباط به وجود نمیآید. کسی هم اهمیتی نمیدهد میها همه جا چسبیده باشند یا همه جا جدا. مهم حرف گوینده است. مهم ارتباط است. در شبکههای اجتماعی هم آدمها به همین شیوه مینویسند. کسی آنها را ویراستاری نمیکند. مگر حرف زدن ما را کسی ویراستاری میکند؟ آیا ویراستاری نشدن کلام شفاهی، مانع این میشود که همدیگر را بفهمیم؟
ویراستاری از میلی به یکدستسازی و اعمال قدرت میآید که در پوشش استانداردسازی و تسهیل ارتباط خود را پنهان میکند. و این امر البته بیشتر در حوزه نوشتار عملی است. گفتار سیالتر و فراوانتر از آن است که بشود ویراستاریاش کرد. و اکنون، در اینترنت، نوشتن هم چیزی شده است مانند حرف زدن. همان اندازه آزاد، فراوان، غیرقابلکنترل و غیرقابلویراستاری.
تکنولوژی دیجیتال همه شیوه زندگی و نگرشهای فرهنگی ما را عوض کرده است. از جمله مفهوم نشر و ویراستاری را.
تصورش را میکردید روزی به شما بگویند میتوانید فوری در زمره نویسندگان یک دایرهالمعارف در بیایید و تعدادی از مدخلهای آن را بنویسید. این همان کاری است که الان میتوانید بکنید. به سایت ویکیپدیا بروید، به عنوان کاربر ثبت نام کنید، مقالهای درباره نویسنده مورد علاقهتان، شهرتان یا هر موضوعی که دوست دارید، بنویسید و به این دایرهالعمارف آنلاین اضافه کنید. نوشته شما بلافاصله منتشر میشود. البته ممکن است بالای مقاله شما از طرف مدیران ویکیپدیا درباره اشکالات نوشته شما به خوانندگان توضیحاتی داده شود. هر روز صدها مقاله از این دست و به این شیوه به ویکیپدیا اضافه میشود. البته دیگران میتوانند مقاله شما را حک و اصلاح کنند، همان طور که شما میتوانید مدخلهای دیگر را اصلاح کنید.
جیمی ولز، بنیانگذار ویکی پدیا |
آیا این مقالات قابل اعتمادند؟ چه از نظر صحت اطلاعات و چه از نظر مواضع اعتقادی نویسندگان؟ ویکی پدیا روشهایی برای کنترل محتوای مقالهها دارد که برای گریز از درازگویی وارد آنها نمیشویم، امّا پاسخ این پرسشها این است که با توجه به نحوه تولید این مقالات، آنها را با احتیاط بخوانید. دربست آنها را قبول نکنید. با منابع دیگر مقایسه و چِک کنید. تصورش را بکنید که نویسنده مطلبی که میخوانید یکی مثل خود شماست. امّا این چیزی که در ابتدا عیب ویکیپدیا به حساب میآید، در واقع حُسن آن است. تقدسزدایی از دانش کتابی و دایرهالمعارفی. مگر چیزهایی که در کتابهای چاپی و دایرهالعارفها نوشته میشوند از غرضورزی خالیاند؟ امّا گویی انتشار آنها در کتابهای بزرگ، با جلدهای زرکوب و پرهیبت، و اقتدار نامها و عنوانهای دانشگاهی نویسندگان، آنها یک جور آن ها را در برابر چون وچراها و امّاواگرها محافظت می کند. ویکی پدیا در عین حال که حجم عظیمی از دانش به درد بخور و معلومات لازم تولید میکند و در اختیار همگان قرار میدهد، خواهناخواه، ماهیتاً، مروج نسبیگرایی و شکگرایی است و طرز فکر انتقادی را گسترش میدهد.
اگر ویکیپدیا مفهوم ویراستاری محتوایی را دگرگون میکند و آن به کاری جمعی با سازوکار مشارکتی که با توجه به امکانات اینترنت طراحی شده است تبدیل میکند، کلِّ اینترنت اساساً مفهوم ویراستاری و نشر را دگرگون کرده است. شما میتوانید هر آن چیزی، از چند خط درد دل گرفته تا یک مجموعه داستان تا مقالهای درباره سیاست، بنویسید و همان آن، آن را منتشر کنید. به عبارت دیگر آن را بگذارید در جایی در شبکه مجازی که به لحاظ نظری برای هر کس که مایل باشد قابل دسترسی است. اینکه در واقعیت چه تعداد علاقه نشان خواهند داد مطلب شما را بخوانند، بحث دیگری است. امّا اگر پیگیر باشید و انگیزه داشته باشید، میتوانید به تدریج مشتری پیدا کنید. آیا کسی مطالب شما را ویراستاری میکند؟ کسی یکدست بودن رسمالخط مطالبتان را کنترل میکند؟ نه، ویراستاری در کار نیست. هم اکنون میلیونها وبلاگ و سایت شخصی به این شیوه نوشته و منتشر میشوند. هیچ اشکال مهمی هم در ارتباط به وجود نمیآید. کسی هم اهمیتی نمیدهد میها همه جا چسبیده باشند یا همه جا جدا. مهم حرف گوینده است. مهم ارتباط است. در شبکههای اجتماعی هم آدمها به همین شیوه مینویسند. کسی آنها را ویراستاری نمیکند. مگر حرف زدن ما را کسی ویراستاری میکند؟ آیا ویراستاری نشدن کلام شفاهی، مانع این میشود که همدیگر را بفهمیم؟
ویراستاری از میلی به یکدستسازی و اعمال قدرت میآید که در پوشش استانداردسازی و تسهیل ارتباط خود را پنهان میکند. و این امر البته بیشتر در حوزه نوشتار عملی است. گفتار سیالتر و فراوانتر از آن است که بشود ویراستاریاش کرد. و اکنون، در اینترنت، نوشتن هم چیزی شده است مانند حرف زدن. همان اندازه آزاد، فراوان، غیرقابلکنترل و غیرقابلویراستاری.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر