بحثهایی در تکنولوژی نو و سینما
تکنولوژی دیجیتال و قدرتمند شدن و گسترش کامپیوترها آنچنان تاثیر گستردهای در حوزه سینما و تصویر متحرک داشته که هنوز همه ابعادش بر ما روشن نیست. آنچه در میان ما به عنوان سینمای دیجیتال مورد بحث قرار میگیرد تنها یکی از وجوه گوناگون این تاثیرات است، همانا اثری که ارزان شدن و در دسترس همگان قرار گرفتن دوربین و امکانات تدوین و آسان شدن استفاده از این وسائل در تولید فیلم (یا بهتر است بگوئیم ویدئو) داشته است. اینکه گوشههای بکری از دنیای واقعی در معرض دید دوربینها قرار گرفته و امکان فیلمسازی تکنفره بدون نیاز به تهیهکننده فراهم آمده است و این امر به دموکراتیک شدن فیلمسازی کمک کرده است. در این زمینه چه بسیار سادهانگارانه یک بعد ماجرا دیده شده و به محدودیتهای نمایش و توزیع و جلب بیننده توجه نشده است، امّا مهمتر این که به تاثیر همین تکنولوژی دیجیتال بر حوزههای دیگر تولید و توزیع و نمایش فیلم توجه نشده است، تاثیراتی که چه بسا خلاف جهت دوربینقلم عمل میکنند. شاید بتوانیم در یک رشته مقاله به برخی از تاثیرات گسترده و اثری که آنها بر سلیقه بیننده و شیوه تولید و مصرف تصویر متحرک گذاشتهاند به تفصیل بیشتری بپردازیم. در نوشته حاضر تنها به یک موضوع محدود که با وجود محدودیت خود مسائل و تناقضات گسترش تکنولوژی دیجیتال را باز میتاباند میپردازیم، مسئله اندازه صفحه یا پرده.
این روزها تماشای فیلم (بهتر است بگوییم تصویر متحرک) روی صفحه موبایل، انواع دستگاههای دستی نمایش ویدئو و موسیقی مانند آی پاد و دستگاههای مشابه، و روی صفحه کامپیوتر در یوتیوب و سایتهای مشابه بسیار رایج شده است. این نوع تماشای تصویر متحرک بیتردید بر سلیقه بیننده اثر میگذارد، ملاکهای زیباییشناسی تصویر خوب را دگرگون میکند، مدّت فیلم را تعیین میکند و اصلاً مفهوم فیلم را مورد پرسش قرار میدهد.
گاهی تعجب میکنی چطور کسی حاضر است روی صفحه بسیار کوچک تلفن همراه فیلمی را تماشا کند. تصاویر متحرکی که به عنوان فیلم روی این دستگاه نمایش داده میشوند غالباً کیفیت بسیار نازلی دارند و مسائلی مانند کادربندی خوب، وضوح بالا و رنگبندی درست در آنها هیچ اهمیتی ندارد. این امر به طور طبیعی بر سلیقه زیباییشناختی بینندهای که به این تصویرها عادت میکند اثر میگذارد و او را به مرور زمان به این گونه تصاویر معتاد و از لذت تماشای تصاویر زیبا محروم میکند. امّا فراموش نکنیم که این امر به سود دموکراتیزه کردن تولید تصویر متحرک هم هست چون استاندارد تصویر خوب را پائین میآورد و تولید آن را برای تعداد بیشتری از شهروندان با بهای ارزانتری فراهم میکند.
عادت تماشای تصویر روی انواع صفحه یا پرده کوچک روی مدّت فیلمها هم اثر دارد. کمتر کسی حاضر است یک فیلم سینمایی دو ساعته را روی موبایل خود تماشا کند. این نوع تماشا باید چند دقیقه بیشتر طول نکشد. طول زمان دو ساعته برای نمایش فیلم در سالنهای سینمای سنتی با شرایط آن نوع نمایش ارتباط ناگسستنی دارد. برنامهای که کمتر از دو ساعت طول بکشد ارزش بیرون رفتن از خانه را ندارد و برنامه بیش از دو ساعت برای بیننده متوسط خسته کننده است (از هیچکاک پرسیدهاند چه چیزی مدّت فیلم را تعیین میکند، گفته است اندازه مثانه تماشاگر). حال شرایط جدید تماشا مدّت جدیدی را تحمیل میکند. اندازه فیلمهایی که برای نمایش در یوتیوب یا روی موبایل تهیه میشوند بین 2 تا 15 دقیقه است.
این نوع فیلمها ژانرهای خاص خود را هم به وجود میآورند. رایجترین اینها ژانر لطیفهاست. بیشتر فیلمهایی که در یوتیوب گذاشته میشوند شوخیهای کوتاهی هستند که به فیلمهای کوتاه نخستین روزهای پیدایش سینمای بیشباهت نیستند. در مقابل فیلمهای خبری و سیاسی داغ هستند که بخصوص وسیلهای هستند برای جنبشهای اجتماعی و سیاسی که از امکانات رسانهای عادی محرومند. این آن ژانری است که در خدمت دموکراتیزه کردن رسانه است. این فیلمها از نظر توزیع هم از اینترنت استفاده میکنند و گاهی هم از طریق بلوتوت و موبایل به موبایل تکثیر میشوند. به عبارت دیگر توزیع آنها هم با توزیع سنتی تفاوت دارد.
این فیلمهای کوتاه مفهوم فیلم را به عنوان یک اثر هنری مستقل نیز دگرگون میکنند. آیا تکه فیلمی که از کشته شدن کسی در یک تصادف یا در یک تظاهرات خیابانی گرفته شده است فیلم به مفهوم رایج کلمه است؟ یا تنها ضبط خام یک رویداد است که به سبب اهمیت آن رویداد ارزش تماشا دارد؟ در این صورت کیفیت تصویر و قاببندی و تدوین و این حرفها طبعاً دیگر اهمیتی نمیتوانند داشته باشند. امّا همه فیلمهای کوتاهی که در اینترنت قابل دسترسی هستند این گونه تصویرهای خام نیستند. برخی از آنها تدوین شدهاند، موسیقی و صدا روی آنها گذاشته شده و ساختار دارند. انگیزه کسانی که این فیلمها را میسازند و مجانی روی انترنت میگذارندچیست؟ سرگرم کردن خود؟ بیان خود؟ معرفی خود و تواناییهایشان برای به دست آوردن کار به عنوان حرفهای در این رشته؟ هر چه هست این فیلمها ساخته میشوند و تماشاگر خاص خود را دارند. اینها واقعاً فیلماند. یعنی تکههای تصویر متحرکی که رویشان کار شده و صرفاً مادّه خام نیستند؛ فیلمهایی مخصوص رسانه نو.
امّا صنعت تولید وسائل تولید و نمایش تصویر متحرک، یعنی همان شرکتهای بزرگ چندملیتی، سونی و پاناسونیک و سامسونگ و نوکیا و شرکتهای دیگر، تنها به ساختن آی پاد و ترویج تماشای تصویر روی موبایل نمیاندیشند. آنها یا شرکتهای دیگری در اندازه آنها همزمان در کار تبلیغ تصویر بزرگ با کیفیت عالی نیز هستند. همزمان با این پردهها و صفحات نمایش کوچک سینمای خانگی بازارش گرم میشود. تلویزیونهای با صفحه عریض و با قدرت تفکیک (رزولوشن) بالا مشهور بهHD با بلندگوهای دورتادور (سرراند) که قرار است تجربه تماشای فیلم سینمایی بلند با کیفیت صدا و تصویر بالا را در خانه فراهم کنند. بازار تلویزیونهای با صفحه بزرگ و ضخامت کم داغ میشود. به ما وعده میدهند دیگر نیازی به سالن سینما نداریم، خانه ما میتواند سینمای ما هم باشد. در این باره که این وعدهها چقدر تحققپذیرند امّا و اگرهای بسیاری وجود دارد که باید جداگانه به آنها پرداخت، امّا در رابطه با بحث فعلی ما نکته این است که آن صفحههای کوچک ظاهراً عطش بیننده را به تماشای تصویرهای با کیفیت خوب فرونمینشانند و میل به تکرار تجربه سالن سینما و تصویر بزرگ ما را رها نمیکند. امّا این صفحات نمایش قطع متوسط، پرده بزرگ را هم منتفی نمیکنند.
میگویند فیلمهایی شبیه آواتار را تنها باید در سالن سینمای با تکنولوژی نمایش مخصوصی که فیلم برای آن ساخته شده تماشا کرد تا به مفهوم واقعی از آن لذت برد. جلوههای ویژه این فیلمها محصول همان تکنولوژی دیجیتالی هستند که دوربینهای ویدئویی دیجیتال کوچک را روانه بازار میکند. آن دوربینها و فیلمسازی ساده و ارزان و دموکراتیک با آنها یک رو و این فیلمهای عظیم روی دیگر تکنولوژی دیجیتالاند.
آیا یکی از این پردهها به عنوان جای اصلی نمایش فیلم بر دیگران غالب خواهد شد یا همه اینها در کنار هم به حیات خود ادامه خواهند داد؟ آیا عادت تماشای تصویر متحرک در یوتیوب رقیب فیلمهای بلند خواهد شد یا چیزی در کنار آنها؟ این پرسشها را امروز با قاطعیت نمیتوان پاسخ داد. چیزی که میدانیم این است که با پیدایش فناوری دیجیتال تولید و پردازش تصویر متحرک، همه چیز در یک حالت سیالیت و یک وضعیت گذار مدام قرار گرفته است. این وضعیت سیال آیا ثباتی و قراری خواهد یافت؟ نمیدانیم. تنها این را میدانیم که امروز انواع صفحههای بزرگ و کوچک و متوسط توسط شرکتهای بزرگ به ما عرضه و هر یک به عنوان غایت و اوج مصرف تصویر متحرک ترویج میشود.
تکنولوژی دیجیتال و قدرتمند شدن و گسترش کامپیوترها آنچنان تاثیر گستردهای در حوزه سینما و تصویر متحرک داشته که هنوز همه ابعادش بر ما روشن نیست. آنچه در میان ما به عنوان سینمای دیجیتال مورد بحث قرار میگیرد تنها یکی از وجوه گوناگون این تاثیرات است، همانا اثری که ارزان شدن و در دسترس همگان قرار گرفتن دوربین و امکانات تدوین و آسان شدن استفاده از این وسائل در تولید فیلم (یا بهتر است بگوئیم ویدئو) داشته است. اینکه گوشههای بکری از دنیای واقعی در معرض دید دوربینها قرار گرفته و امکان فیلمسازی تکنفره بدون نیاز به تهیهکننده فراهم آمده است و این امر به دموکراتیک شدن فیلمسازی کمک کرده است. در این زمینه چه بسیار سادهانگارانه یک بعد ماجرا دیده شده و به محدودیتهای نمایش و توزیع و جلب بیننده توجه نشده است، امّا مهمتر این که به تاثیر همین تکنولوژی دیجیتال بر حوزههای دیگر تولید و توزیع و نمایش فیلم توجه نشده است، تاثیراتی که چه بسا خلاف جهت دوربینقلم عمل میکنند. شاید بتوانیم در یک رشته مقاله به برخی از تاثیرات گسترده و اثری که آنها بر سلیقه بیننده و شیوه تولید و مصرف تصویر متحرک گذاشتهاند به تفصیل بیشتری بپردازیم. در نوشته حاضر تنها به یک موضوع محدود که با وجود محدودیت خود مسائل و تناقضات گسترش تکنولوژی دیجیتال را باز میتاباند میپردازیم، مسئله اندازه صفحه یا پرده.
این روزها تماشای فیلم (بهتر است بگوییم تصویر متحرک) روی صفحه موبایل، انواع دستگاههای دستی نمایش ویدئو و موسیقی مانند آی پاد و دستگاههای مشابه، و روی صفحه کامپیوتر در یوتیوب و سایتهای مشابه بسیار رایج شده است. این نوع تماشای تصویر متحرک بیتردید بر سلیقه بیننده اثر میگذارد، ملاکهای زیباییشناسی تصویر خوب را دگرگون میکند، مدّت فیلم را تعیین میکند و اصلاً مفهوم فیلم را مورد پرسش قرار میدهد.
گاهی تعجب میکنی چطور کسی حاضر است روی صفحه بسیار کوچک تلفن همراه فیلمی را تماشا کند. تصاویر متحرکی که به عنوان فیلم روی این دستگاه نمایش داده میشوند غالباً کیفیت بسیار نازلی دارند و مسائلی مانند کادربندی خوب، وضوح بالا و رنگبندی درست در آنها هیچ اهمیتی ندارد. این امر به طور طبیعی بر سلیقه زیباییشناختی بینندهای که به این تصویرها عادت میکند اثر میگذارد و او را به مرور زمان به این گونه تصاویر معتاد و از لذت تماشای تصاویر زیبا محروم میکند. امّا فراموش نکنیم که این امر به سود دموکراتیزه کردن تولید تصویر متحرک هم هست چون استاندارد تصویر خوب را پائین میآورد و تولید آن را برای تعداد بیشتری از شهروندان با بهای ارزانتری فراهم میکند.
عادت تماشای تصویر روی انواع صفحه یا پرده کوچک روی مدّت فیلمها هم اثر دارد. کمتر کسی حاضر است یک فیلم سینمایی دو ساعته را روی موبایل خود تماشا کند. این نوع تماشا باید چند دقیقه بیشتر طول نکشد. طول زمان دو ساعته برای نمایش فیلم در سالنهای سینمای سنتی با شرایط آن نوع نمایش ارتباط ناگسستنی دارد. برنامهای که کمتر از دو ساعت طول بکشد ارزش بیرون رفتن از خانه را ندارد و برنامه بیش از دو ساعت برای بیننده متوسط خسته کننده است (از هیچکاک پرسیدهاند چه چیزی مدّت فیلم را تعیین میکند، گفته است اندازه مثانه تماشاگر). حال شرایط جدید تماشا مدّت جدیدی را تحمیل میکند. اندازه فیلمهایی که برای نمایش در یوتیوب یا روی موبایل تهیه میشوند بین 2 تا 15 دقیقه است.
این نوع فیلمها ژانرهای خاص خود را هم به وجود میآورند. رایجترین اینها ژانر لطیفهاست. بیشتر فیلمهایی که در یوتیوب گذاشته میشوند شوخیهای کوتاهی هستند که به فیلمهای کوتاه نخستین روزهای پیدایش سینمای بیشباهت نیستند. در مقابل فیلمهای خبری و سیاسی داغ هستند که بخصوص وسیلهای هستند برای جنبشهای اجتماعی و سیاسی که از امکانات رسانهای عادی محرومند. این آن ژانری است که در خدمت دموکراتیزه کردن رسانه است. این فیلمها از نظر توزیع هم از اینترنت استفاده میکنند و گاهی هم از طریق بلوتوت و موبایل به موبایل تکثیر میشوند. به عبارت دیگر توزیع آنها هم با توزیع سنتی تفاوت دارد.
این فیلمهای کوتاه مفهوم فیلم را به عنوان یک اثر هنری مستقل نیز دگرگون میکنند. آیا تکه فیلمی که از کشته شدن کسی در یک تصادف یا در یک تظاهرات خیابانی گرفته شده است فیلم به مفهوم رایج کلمه است؟ یا تنها ضبط خام یک رویداد است که به سبب اهمیت آن رویداد ارزش تماشا دارد؟ در این صورت کیفیت تصویر و قاببندی و تدوین و این حرفها طبعاً دیگر اهمیتی نمیتوانند داشته باشند. امّا همه فیلمهای کوتاهی که در اینترنت قابل دسترسی هستند این گونه تصویرهای خام نیستند. برخی از آنها تدوین شدهاند، موسیقی و صدا روی آنها گذاشته شده و ساختار دارند. انگیزه کسانی که این فیلمها را میسازند و مجانی روی انترنت میگذارندچیست؟ سرگرم کردن خود؟ بیان خود؟ معرفی خود و تواناییهایشان برای به دست آوردن کار به عنوان حرفهای در این رشته؟ هر چه هست این فیلمها ساخته میشوند و تماشاگر خاص خود را دارند. اینها واقعاً فیلماند. یعنی تکههای تصویر متحرکی که رویشان کار شده و صرفاً مادّه خام نیستند؛ فیلمهایی مخصوص رسانه نو.
امّا صنعت تولید وسائل تولید و نمایش تصویر متحرک، یعنی همان شرکتهای بزرگ چندملیتی، سونی و پاناسونیک و سامسونگ و نوکیا و شرکتهای دیگر، تنها به ساختن آی پاد و ترویج تماشای تصویر روی موبایل نمیاندیشند. آنها یا شرکتهای دیگری در اندازه آنها همزمان در کار تبلیغ تصویر بزرگ با کیفیت عالی نیز هستند. همزمان با این پردهها و صفحات نمایش کوچک سینمای خانگی بازارش گرم میشود. تلویزیونهای با صفحه عریض و با قدرت تفکیک (رزولوشن) بالا مشهور بهHD با بلندگوهای دورتادور (سرراند) که قرار است تجربه تماشای فیلم سینمایی بلند با کیفیت صدا و تصویر بالا را در خانه فراهم کنند. بازار تلویزیونهای با صفحه بزرگ و ضخامت کم داغ میشود. به ما وعده میدهند دیگر نیازی به سالن سینما نداریم، خانه ما میتواند سینمای ما هم باشد. در این باره که این وعدهها چقدر تحققپذیرند امّا و اگرهای بسیاری وجود دارد که باید جداگانه به آنها پرداخت، امّا در رابطه با بحث فعلی ما نکته این است که آن صفحههای کوچک ظاهراً عطش بیننده را به تماشای تصویرهای با کیفیت خوب فرونمینشانند و میل به تکرار تجربه سالن سینما و تصویر بزرگ ما را رها نمیکند. امّا این صفحات نمایش قطع متوسط، پرده بزرگ را هم منتفی نمیکنند.
میگویند فیلمهایی شبیه آواتار را تنها باید در سالن سینمای با تکنولوژی نمایش مخصوصی که فیلم برای آن ساخته شده تماشا کرد تا به مفهوم واقعی از آن لذت برد. جلوههای ویژه این فیلمها محصول همان تکنولوژی دیجیتالی هستند که دوربینهای ویدئویی دیجیتال کوچک را روانه بازار میکند. آن دوربینها و فیلمسازی ساده و ارزان و دموکراتیک با آنها یک رو و این فیلمهای عظیم روی دیگر تکنولوژی دیجیتالاند.
آیا یکی از این پردهها به عنوان جای اصلی نمایش فیلم بر دیگران غالب خواهد شد یا همه اینها در کنار هم به حیات خود ادامه خواهند داد؟ آیا عادت تماشای تصویر متحرک در یوتیوب رقیب فیلمهای بلند خواهد شد یا چیزی در کنار آنها؟ این پرسشها را امروز با قاطعیت نمیتوان پاسخ داد. چیزی که میدانیم این است که با پیدایش فناوری دیجیتال تولید و پردازش تصویر متحرک، همه چیز در یک حالت سیالیت و یک وضعیت گذار مدام قرار گرفته است. این وضعیت سیال آیا ثباتی و قراری خواهد یافت؟ نمیدانیم. تنها این را میدانیم که امروز انواع صفحههای بزرگ و کوچک و متوسط توسط شرکتهای بزرگ به ما عرضه و هر یک به عنوان غایت و اوج مصرف تصویر متحرک ترویج میشود.
سلام آقای صافاریان
پاسخحذفمن مهدی گنجی هستم و مدتی ست پروژه فیلم سازی تکنفره را در سایت ومستند پی میگیرم. خوشحال می شوم اگر نگاهی بیندازید.
در ضمن آیا اجازه می دهید این مطلب را در همان پروژه قرار دهم.
bl4man@yahoo.com
پاسخحذفممنونم
پاسخحذف