اخیراً فیلم مستند آربی آوانسیان درباره زیارت سالانه کلیسای تادئوس مقدس در آذربایجان غربی را روی یوتیوب گذاشته اند. لینک آن این است:
این یادداشت را چند سال پیش به مناسبت نمایش این مستند در برنامه ای به نام "ارامنه در سینمای ایران" در موزه سینما نوشته ام:
يادداشتي بر فيلم لبئوس ملقب به تادئوس
آربي آوانسيان را با كارهاي تئاتري او و فيلم چشمه ميشناسيم و كمتر كسي است كه بداند او فيلم مستند هم ساخته است. حتي اگر به كتاب "فرهنگ فيلمهاي مستند سينماي ايران" (مسعود مهرابي) مراجعه كنيد، نامي از فيلم مستند "لبئوس، ملقب به تادئوس" كه در سال 1346 ساخته شده نمييابيد. البته اين امر بيش از آنكه تقصير مؤلف كتاب يادشده باشد، از شرايط توليد غيرعادي فيلم ناشي ميشود. تهيهكننده فيلم انجمن فارغالتحصيلان ارمني ايران بود كه بعد از مشاهده فيلم نمايش آن را مناسب نيافت. آربي آوانسيان هم به خاطر كملطفياي كه در حق فيلم و خود او شده بود، از فروش فيلم به تلويزيون و مراكز فرهنگي ديگر خودداري كرد و به اين ترتيب فيلم در ايران ابداً به نمايش درنيامد. امّا نسخهاي از فيلم به اروپا راه پيدا كرد و در برنامههاي فيلمخانه فرانسه و همين طور در جشنواره ونيز به نمايش درآمد و همه جا با تحسين روبهرو شد. وصف اين فيلم شنيده بودم، امّا طبيعتاً آن را نديده بودم تا چندي پيش معلوم شد نسخهاي از فيلم در انجمن فارغالتحصيلان ارمني ايران وجود دارد و فرصت تماشاي آن در جلسهاي خصوصي به دست آمد. اميدوارم با وجود اين نسخه، فيلم از وضعيت مهجور كنوني خارج شود و جايگاه شايستهاش را در تاريخ سينماي مستند ايران بيابد. امّا خود فيلم ...
لبئوس ملقب به تادئوس درباره زيارت سالانه ارامنه از كليساي تادئوس مقدس واقع در آذربايجان در حوالي شهر ماكو است. فيلمساز نگاهي شخصي و انتقادي به اين رويداد دارد. فيلم از ذوق و سليقه هنري فوقالعادهاي كه در آثار ديگر آربي آوانسيان اعم از اجراهاي تئاتري يا فيلمهاي او با آن مواجهيم سرشار است. عنوانبندي فيلم به زبان ارمني بر زمينه سياهي نقش ميبندد؛ تنها در گوشه سمت راست آن فرم سفيدي كه كمابيش به يك شمع ميماند ديده ميشود. با پايان گرفتن عنوانها، دوربين به سمت آن مستطيل سفيد حركت ميكند و ما متوجه ميشويم در واقع آنچه ديدهايم نمايي بوده است از درون كليسا و آن مستطيل سفيد پنجرهاي كه از آن نور به درون ميتابيده است. چون دوربين به اين پنجره ميرسد پرده سفيد ميشود و نور سراسر پرده را در خود غرق ميكند. موتيف نور و تاريكي از موتيفهايي است كه در سراسر فيلم ادامه پيدا ميكند و به آن انسجام تماتيك ميدهد. بعد از اين عنوانبندي، بدنه اصلي فيلم با نماهايي از جويبار كوچكي شروع ميشود كه نور را در خود منعكس ميكند و سپس نماهايي از كليساي تادئوس مقدس ميبينيم كه شامل جزئياتي از بنا، نماي بيرون بنا در حالي كه صخرههايي پيشزمينه تصوير را پر كردهاند و سرانجام نماهايي از داخل كليساست كه دوربين روي ستونهاي آن حركت رو به بالا دارد. اين تصاوير با موسيقي كليسايي همراهي ميشود و آكنده از فضايي روحاني است كه سكوت و تنهايي اين بناي قديمي به بيننده القا ميكند. بعد سروكله زائران پيدا ميشود. ابتدا يك چادر، بعد سه، بعد تمام فضاي پيرامون كليسا از چادرها و اتوموبيلها پر ميشود. اين روند با استفاده از نماهايي كوتاه و حذف زمانهاي مابين آنها خلاصه شده است. از اين پس، گوشههايي از آنچه در اين زيارت چندروزه روي ميدهد به زباني موجز به نمايش گذاشته شده است. خيل عظيم انسانهايي كه بناي مقدس را احاطه ميكنند گويي آن فضاي روحاني را كه در سكوت آغازين فيلم شاهدش بوديم نابود ميكنند. زائران ميخورند، مينوشند، ميخوابند، ميرقصند، فرزاندانشان را غسل تعميد ميدهند، عروسي ميكنند، و ميروند، در حالي كه زميني پوشيده از زباله به جا گذاشتهاند كه دختركي از اهالي محل در آن به دنبال روزي خود ميگردد. البته در اين ازدحام و هرجومرج گاه به عنوان نمونه زني را هم ميبينيم كه در خلوت كليسا با خداي خود راز و نياز ميكند. سرانجام در نمايي عمومي از كليسا ابري تيره بر آسمان ميگذرد و باران ميزند. روي اين تصوير تكهاي از متن انجيل به روايت متي را ميشنويم كه در آن گفته ميشود "بر صخره بنا كنيد!"
برجستهترين ويژگي سبكي فيلم استفاده خلاقه از صداست. بر هيچيك از تصاوير فيلم صداي خود صحنه وجود ندارد و حاشيه صوتي فيلم به تمامي تشكيل شده است از موسيقي روحاني ارمني، تكههايي از انجيل متي كه به زبان ارمني كهن خوانده ميشوند (زباني كه براي ارمنيهاي امروز هم جز واژگاني پراكنده غيرقابلفهم است) و سرانجام گوشههايي از حرفهاي روزمره زائران كه به شيوهاي معنادار تصاوير را همراهي و آنها را معنا ميكنند. براي نمونه در صحنهاي كه گروهي از زائران كنار شمعها ايستادهاند و دعا ميخوانند، صداي دو نفر كه تختهنرد بازي ميكنند و همين طور صداي تاس انداختههاي آنها شنيده ميشود. عبارات انجيلي نيز به همين منظور به كار گرفته شدهاند و غالباً در تضاد با تصاوير آنها را تفسير و نقد ميكنند.
لبئوس ملقب به تادئوس در قطع 35 ميليمتري توسط سليمان ميناسيان، فيلمبردار مشهور سينماي ايران در دهههاي چهل و پنجاه به صورت سياهوسفيد فيلمبرداري شده است و حاشيه صوتي آن اپتيك است.
این یادداشت را چند سال پیش به مناسبت نمایش این مستند در برنامه ای به نام "ارامنه در سینمای ایران" در موزه سینما نوشته ام:
يادداشتي بر فيلم لبئوس ملقب به تادئوس
آربي آوانسيان را با كارهاي تئاتري او و فيلم چشمه ميشناسيم و كمتر كسي است كه بداند او فيلم مستند هم ساخته است. حتي اگر به كتاب "فرهنگ فيلمهاي مستند سينماي ايران" (مسعود مهرابي) مراجعه كنيد، نامي از فيلم مستند "لبئوس، ملقب به تادئوس" كه در سال 1346 ساخته شده نمييابيد. البته اين امر بيش از آنكه تقصير مؤلف كتاب يادشده باشد، از شرايط توليد غيرعادي فيلم ناشي ميشود. تهيهكننده فيلم انجمن فارغالتحصيلان ارمني ايران بود كه بعد از مشاهده فيلم نمايش آن را مناسب نيافت. آربي آوانسيان هم به خاطر كملطفياي كه در حق فيلم و خود او شده بود، از فروش فيلم به تلويزيون و مراكز فرهنگي ديگر خودداري كرد و به اين ترتيب فيلم در ايران ابداً به نمايش درنيامد. امّا نسخهاي از فيلم به اروپا راه پيدا كرد و در برنامههاي فيلمخانه فرانسه و همين طور در جشنواره ونيز به نمايش درآمد و همه جا با تحسين روبهرو شد. وصف اين فيلم شنيده بودم، امّا طبيعتاً آن را نديده بودم تا چندي پيش معلوم شد نسخهاي از فيلم در انجمن فارغالتحصيلان ارمني ايران وجود دارد و فرصت تماشاي آن در جلسهاي خصوصي به دست آمد. اميدوارم با وجود اين نسخه، فيلم از وضعيت مهجور كنوني خارج شود و جايگاه شايستهاش را در تاريخ سينماي مستند ايران بيابد. امّا خود فيلم ...
لبئوس ملقب به تادئوس درباره زيارت سالانه ارامنه از كليساي تادئوس مقدس واقع در آذربايجان در حوالي شهر ماكو است. فيلمساز نگاهي شخصي و انتقادي به اين رويداد دارد. فيلم از ذوق و سليقه هنري فوقالعادهاي كه در آثار ديگر آربي آوانسيان اعم از اجراهاي تئاتري يا فيلمهاي او با آن مواجهيم سرشار است. عنوانبندي فيلم به زبان ارمني بر زمينه سياهي نقش ميبندد؛ تنها در گوشه سمت راست آن فرم سفيدي كه كمابيش به يك شمع ميماند ديده ميشود. با پايان گرفتن عنوانها، دوربين به سمت آن مستطيل سفيد حركت ميكند و ما متوجه ميشويم در واقع آنچه ديدهايم نمايي بوده است از درون كليسا و آن مستطيل سفيد پنجرهاي كه از آن نور به درون ميتابيده است. چون دوربين به اين پنجره ميرسد پرده سفيد ميشود و نور سراسر پرده را در خود غرق ميكند. موتيف نور و تاريكي از موتيفهايي است كه در سراسر فيلم ادامه پيدا ميكند و به آن انسجام تماتيك ميدهد. بعد از اين عنوانبندي، بدنه اصلي فيلم با نماهايي از جويبار كوچكي شروع ميشود كه نور را در خود منعكس ميكند و سپس نماهايي از كليساي تادئوس مقدس ميبينيم كه شامل جزئياتي از بنا، نماي بيرون بنا در حالي كه صخرههايي پيشزمينه تصوير را پر كردهاند و سرانجام نماهايي از داخل كليساست كه دوربين روي ستونهاي آن حركت رو به بالا دارد. اين تصاوير با موسيقي كليسايي همراهي ميشود و آكنده از فضايي روحاني است كه سكوت و تنهايي اين بناي قديمي به بيننده القا ميكند. بعد سروكله زائران پيدا ميشود. ابتدا يك چادر، بعد سه، بعد تمام فضاي پيرامون كليسا از چادرها و اتوموبيلها پر ميشود. اين روند با استفاده از نماهايي كوتاه و حذف زمانهاي مابين آنها خلاصه شده است. از اين پس، گوشههايي از آنچه در اين زيارت چندروزه روي ميدهد به زباني موجز به نمايش گذاشته شده است. خيل عظيم انسانهايي كه بناي مقدس را احاطه ميكنند گويي آن فضاي روحاني را كه در سكوت آغازين فيلم شاهدش بوديم نابود ميكنند. زائران ميخورند، مينوشند، ميخوابند، ميرقصند، فرزاندانشان را غسل تعميد ميدهند، عروسي ميكنند، و ميروند، در حالي كه زميني پوشيده از زباله به جا گذاشتهاند كه دختركي از اهالي محل در آن به دنبال روزي خود ميگردد. البته در اين ازدحام و هرجومرج گاه به عنوان نمونه زني را هم ميبينيم كه در خلوت كليسا با خداي خود راز و نياز ميكند. سرانجام در نمايي عمومي از كليسا ابري تيره بر آسمان ميگذرد و باران ميزند. روي اين تصوير تكهاي از متن انجيل به روايت متي را ميشنويم كه در آن گفته ميشود "بر صخره بنا كنيد!"
برجستهترين ويژگي سبكي فيلم استفاده خلاقه از صداست. بر هيچيك از تصاوير فيلم صداي خود صحنه وجود ندارد و حاشيه صوتي فيلم به تمامي تشكيل شده است از موسيقي روحاني ارمني، تكههايي از انجيل متي كه به زبان ارمني كهن خوانده ميشوند (زباني كه براي ارمنيهاي امروز هم جز واژگاني پراكنده غيرقابلفهم است) و سرانجام گوشههايي از حرفهاي روزمره زائران كه به شيوهاي معنادار تصاوير را همراهي و آنها را معنا ميكنند. براي نمونه در صحنهاي كه گروهي از زائران كنار شمعها ايستادهاند و دعا ميخوانند، صداي دو نفر كه تختهنرد بازي ميكنند و همين طور صداي تاس انداختههاي آنها شنيده ميشود. عبارات انجيلي نيز به همين منظور به كار گرفته شدهاند و غالباً در تضاد با تصاوير آنها را تفسير و نقد ميكنند.
لبئوس ملقب به تادئوس در قطع 35 ميليمتري توسط سليمان ميناسيان، فيلمبردار مشهور سينماي ايران در دهههاي چهل و پنجاه به صورت سياهوسفيد فيلمبرداري شده است و حاشيه صوتي آن اپتيك است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر