دی ۱۶، ۱۳۸۹

درباره چند مولفه مهم سینمای کیارستمی


بی‌تردید عباس كیارستمی یكی از فیلمسازان برجستة سینمای ماست. شیوه خاص فیلمسازی او بسیار ابتكاری است و بر تركیب معینی از شكارِ لحظه‌های زنده از نابازیگران، نماهای بكر از طبیعت با دید گرافیكی قوی و الگوهای روایی تا حدودی برگرفته از واقعیت و تا حدودی خیالی است. نوشته حاضر قصد دارد برخی از مؤلفه‌های سینمای كیارستمی را، عمدتاً با تكیه بر فیلم‌های اوج موفقیت‌های جشنواره‌ای او ــ از كلوزآپ تا طعم گیلاس ــ ارزیابی كند، و برخی از تصورات رایج درباره این سینما را مورد پرسش قرار دهد:

آیا پایان‌های فیلم‌های كیارستمی واقعاً باز و فیلم‌هایش چندآوایی هستند؟

مرز بازی و زندگی

سینما و واقعیت

دیالوگ‌های بامزه

خوشبینی ساده‌انگارانه

در این نوشته‌های كوشیده‌ام از منظرها گوناگون به این نتیجه برسم كه سینمای كیارستمی با وجود ارزش‌های زیبایی‌شناختی و تماتیك آن، و به ویژه با وجود تیزبینی فیلمساز و بازی‌های فرمی چه در سطح روایت و چه در سطح صدا و تصویر، محدودیت‌های خاص خود را دارد و اینكه برخی از حرف‌های یکسر ستایش‌آمیزی كه درباره سینمای او نوشته و گفته می‌شود، تا چه پایه از خرد انتقادی دورند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر