يك روز بد: يك اپيزود خوب
"انسان زماني كه به نام خودش سخن ميگويد، كمتر از هميشه خودش است."
اسكار وايلد
وقتي هنرمندي اثري ميآفريند كه حديث نفس است و براي اين كار قصهاي برميگزيند كه خود در مركز آن قرار دارد، چه اتفاقي ميافتد؟ معمولاً گزينش چنين قصهاي با قرار دادن آدمي با شخصيت حقيقي و با حضور اجتماعي واقعي در كانون روايتي خيالي، راه بر بيان لايههاي ژرفتر، پنهانتر و ناخودآگاهتر شخصيت مؤلف ميبندد.
بوي كافور، طعم ياس حديث نفسي بسيار خودآگاهانه است: اين بهمن فرمانآراست كه درباره بهمن فرمانآرا سخن ميگويد. در عين حال فيلم هيچ لحن اعترافگونه ندارد ــ رمانها و فيلمهاي حديث نفس آن گاه جالبند كه مؤلف درباره گذشته خود حقايق تازهاي را كه معمولاً حال و هواي اعترافگونه دارند بيان كند ــ برعكس فرمانآرا فرمانآرايي را به تصوير ميكشد كه از هر عيبي بري است، كاملاً راستگو، حقبهجانب، وفادار به خانواده و داراي عواطف عميق انساني است، فرمانآرايي را كه به او و به نسلش ظلم شده است. و اين پاشنه آشيل بوي كافور، عطر ياس است. حضور فرمانآراي واقعي با شخصيت اجتماعي واقعي مانع از بيرون افتادن زندگي دروني شخصيت مركزي فيلم ميشود و فيلم را در سطح معيني از عمق و پيچيدگي متوقف ميسازد.
برخلاف آنچه در نگاه نخست مينمايد، فيلم داستان روشني دارد.
"انسان زماني كه به نام خودش سخن ميگويد، كمتر از هميشه خودش است."
اسكار وايلد
وقتي هنرمندي اثري ميآفريند كه حديث نفس است و براي اين كار قصهاي برميگزيند كه خود در مركز آن قرار دارد، چه اتفاقي ميافتد؟ معمولاً گزينش چنين قصهاي با قرار دادن آدمي با شخصيت حقيقي و با حضور اجتماعي واقعي در كانون روايتي خيالي، راه بر بيان لايههاي ژرفتر، پنهانتر و ناخودآگاهتر شخصيت مؤلف ميبندد.
بوي كافور، طعم ياس حديث نفسي بسيار خودآگاهانه است: اين بهمن فرمانآراست كه درباره بهمن فرمانآرا سخن ميگويد. در عين حال فيلم هيچ لحن اعترافگونه ندارد ــ رمانها و فيلمهاي حديث نفس آن گاه جالبند كه مؤلف درباره گذشته خود حقايق تازهاي را كه معمولاً حال و هواي اعترافگونه دارند بيان كند ــ برعكس فرمانآرا فرمانآرايي را به تصوير ميكشد كه از هر عيبي بري است، كاملاً راستگو، حقبهجانب، وفادار به خانواده و داراي عواطف عميق انساني است، فرمانآرايي را كه به او و به نسلش ظلم شده است. و اين پاشنه آشيل بوي كافور، عطر ياس است. حضور فرمانآراي واقعي با شخصيت اجتماعي واقعي مانع از بيرون افتادن زندگي دروني شخصيت مركزي فيلم ميشود و فيلم را در سطح معيني از عمق و پيچيدگي متوقف ميسازد.
برخلاف آنچه در نگاه نخست مينمايد، فيلم داستان روشني دارد.